من از تو چه گویم؟ای مادر.........
مادر با تو پیدا می کنم همه دنیا را، همه وجود را، همه انس و الفت و مهربانی و دوستی را؛ پناهم باش تا سنگینی غربت از شانه هایم فرو ریزد و ملال تنهایی از چشمانم رخت بربندد. مادر هر گاه نام تو بر زبان می رانم، گرمی دستهایت را بر شانه هایم احساس می کنم. مادر ای تجسم صبر و اسوه ایثار، گلبرگ های باغ عطوفت، شبنم نوش ابرهای آسمان . بخشش دستهایت یادآور حماسه بارانند؛ ای نبض جانسوز حیات، سرفصل کتاب وفا تویی. مادر قدم بردیده ام بگذار؛ فدای تو و قدمهایت. مادر بگذار بگویم: ای فرشته رحمت و ای نمونه لطف و محبت، آغوش گرمت مرا از بهشت خوش تر و زمزمه لالایی تو از هر آهنگ و نوایی دلکش تر. م...